خطّ رقاع، دنباله و شکل اصلاح شده‌ی توقیع بود و به عنوان یک خطّ ساده، جهت صرفه جویی در زمان وجا، برای نوشتن پیغام‌های کوتاه استفاده می‌شد (رقعه)

حروف، خواه از هم جدا خواه به هم چسبیده باشند، معمولاً شکل یکسانی دارند، مثل ثلث و توقیع. اما در برخی موارد، تفاوت‌هایی هم با یکدیگر دارند. اندازه‌ی آن کوچکتر است و چشمهای آن بسته؛ مثلاً در «ف»، «ق»، «م»، «و» و «لا»؛ از طرفی حلقه‌های «ص»، «ض»، «ط»، «ظ»، «ع»، همیشه باز می‌ماند. قلم، می‌تواند آزادانه بگردد و حرکت آن در مقایسه با ثلث و توقیع، امتداد و سرعتی دارد که در ثلث چنین نیست

حرکات، غالباً مدوّر است. نسبت حرکات مستقیم به دوایر، کمتر از یک به 6 است. حروف، اگرچه کوچک و کوتاه است، اما کاملاً شکیل می‌باشد و به همان نسبت تپل (فربه). در هم پیچیدگی (تداخل)، در رقاع متداول نیست بجز در مواردی اجتناب ناپذیر. همچنین فضای حساب شده و شکل‌های یکسان حروف و ترکیب آنها، روی هم رفته بسیار دقیق می‌باشد. با این حال، به نظر می‌رسد برخی کلمات در رقاع قدیمی تا حدود زیادی در هم تنیده شده‌اند. حرکات بر روی حروف و کلمات و تزئینات اضافی معمولاً در رقاع استفاده نمی‌شود و جایی که نیاز به حرکت گذاری باشد، به کمترین مقدارش بسنده می‌شود. عناوین و جزءبندی قرآن و سایر کتب، و نیز تاریخ کتابت و نام خطّاطان آنها، با این خطّ نوشته می‌شد. رقاع، به طور گسترده‌ای در قرون وسطی در اغلب کشورهای اسلامی مورد استفاده قرار می‌گرفت. بعدها راه ورود این خطّ به کشورهای دیگر از جمله ترکیه و کشورهای عربی باز شد؛ اما در ایران با آنکه مورد استفاده قرار می‌گرفت، امروزه انگشت شمارند خوشنویسانی که از این خط استفاده می‌کنند (نگاره 4 و نگاره 5). خط رقاع به عنوان جانشین خطّ توقیع، خصوصیات دیگر این خط را مثل طرّه (دسته درباره‌ی برخی حروف خاصّ از آن خود کرد. این طرّه‌ها، امروزه در برخی نمونه‌ها قابل مشاهده است

خط توقیع شیوه‌ای از خوشنویسی اسلامی است که در زمان خلافت مأمون خلیفه عباسی ابداع و در قرن پنجم هجری کامل شد. این خط اغلب در امضا به کار می‌رفته‌است و به همین دلیل به آن نام توقیع (به معنی امضا) دادند. مورد استفادهٔ این خط، بیشتر در نوشته‌های مهم حکومتی و دینی بوده‌است

خط توقیع، برگرفته از خطّ ثلث است و نامش را (به معنای امضا) به این دلیل توقیع نهاده‌اند که در قرون وسطی از این خطّ برای نوشتن فرمان‌ها، ارسال پیغام‌ها و گواهی‌نامه‌ها – که می‌بایست به امضای خلیفه یا وزراء می‌رسید- استفاده می‌کردند. علاوه بر این، در نگارش قرآن و دیگر کتب مذهبی نیز استفاده می‌شد. قوانین توقیع، شباهت زیادی به برخی قوانین ثلث دارد؛ با این تفاوت که حروف در این خطّ کوچک‌تر، به هم فشرده‌تر و کلمات، اغلب به هم چسبیده‌اند.

حروف، از ضخامت یکنواختی برخوردار است (بدون تشعیر) و دَوَرانی‌تر و نسبت به ثلث، عمق بیشتری دارند. چشمهای «ف»، «ق»، «م»، «و» و حلقه‌ی «لا»، بهتر است که باز باشد (فتح)؛ اما بسته بودنش هم چنانچه نیاز باشد، اشکال ندارد (طمس). برخی اشکال حروف این خطّ در خطّ ثلث دیده نمی‌شود. به دلیل کوچک‌تر بودن اندازه‌ی حروف در خطّ توقیع نوشتن آن نرم‌تر و ساده‌تر از ثلث است. در ایران (نگاره‌های 1 و 2 و 3)، خطّ «رقاع» – که خطّ نسبتاً ساده‌تری است – به تدریج جای توقیع را گرفت.

history footer
History
Home footer
Home
book footer
Book

Reference

  • فن‌الخط، مصطفی اوغوردرمان، چاپ استانبول
  • آداب الخط امیرخانی، غلامحسین امیرخانی، انتشارات انجمن خوشنویسان ایران ۱۳۷۱
  • https://rasekhoon.net/article