موزه هنر های معاصر تهران

موزهٔ هنرهای معاصر تهران یکی از سرشناس‌ترین موزه‌های ایران است. این موزه در سال ۱۳۵۶ خورشیدی (۲۲ مهر برابر با ۱۴ اکتبر ۱۹۷۷ میلادی) به کوشش و ابتکار فرح پهلوی[۳] و با پشتیبانی دفتر مخصوص شهبانو، در گوشهٔ غربی پارک فرح (بوستان لاله کنونی) در خیابان امیرآباد شهر تهران بنا شد. بنای موزه را کامران دیبا در سبک معماری مدرن و با الهام از بادگیرهای کویری ایران طراحی کرد.

موزهٔ هنرهای معاصر تهران شامل جامع‌ترین و مهم‌ترین گنجینه‌های هنر مدرن در خارج از اروپا و آمریکای شمالی[۴] و مالک یکی از ۵ تا ۱۰ مجموعهٔ مهم هنر نوگرا در دنیاست.[۵] این موزه دارای کارهای مهمی از جنبش‌های هیجان‌نمایی انتزاعی، پاپ آرت، مینی‌مالیسم، مفهومی و فوتورئالیسم است. در گنجینهٔ دائمی موزه بیش از ۳۰۰۰ اثر ارزشمند از نخبگان هنرهای تجسمی نگهداری می‌شود که نزدیک به ۴۰۰ عدد از آن‌ها، دارای ارزش استثنایی هستند. از جمله آثار مهم موزه، می‌توان به کارهای شاخصی از گوگَن، رُنوار، پیکاسو، ماگریت، ارنست، پولاک، وارهول، لُویت و جاکومتی اشاره کرد. موزهٔ هنرهای معاصر تهران همچنین مالک مجموعهٔ بسیار مهم و جامعی از هنر نوگرا و معاصر ایران است.

گنجینهٔ موزه هنرهای معاصر تهران از اموال عمومی ایران محسوب می‌شود.[۶] میانگین قیمت کل آثار این گنجینه بین ۵ تا ۱۰ میلیارد دلار تخمین زده شده.[۷] این موزه در حال حاضر یکی از واحدهای معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است

پیشینه

جنبش هنر نوین و معاصر در ایران در حوالی دههٔ ۱۳۲۰ خورشیدی (دههٔ ۱۹۴۰ میلادی) و با مرگ کمال‌الملک و گشایش دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران آغاز شد. با ورود استادان غربی همچون آندره گدار و سفر دانشجویان هنر برای دانش‌اندوزی به اروپا، هنرمندان ایرانی به آرامی با اندیشه‌های نوین در هنر جهان – از جمله دریافتگری – آشنا شدند.[۸]

دههٔ ۱۳۲۰ همچنین شاهد برگزاری نخستین نمایشگاه‌های هنری نوین در ایران، کشش به سبک‌های جدیدتر و برخورد هنرمندان نوگرا با سنت‌گرا بود. کسانی چون محمود جوادی‌پور، حسین کاظمی، و جلیل ضیاءپور از جمله پیشگامانی بودند که فضا را در ایران برای پذیرش هنر نوین باز کردند.[۹] ارتباط هنری میان این گروه از هنرمندان با افزایش تعداد گالری‌های تهران بیشتر شد و نخستین محفل‌های هنری ایران، به ویژه انجمن خروس جنگی، آغاز به کار کردند.[۱۰]

دههٔ ۱۳۳۰ شاهد رفت‌وآمد بیشتر هنرمندان ایرانی به خارج و ارتباط آن‌ها با مکتب مینیمالیستی و تجسمی نیویورک بود. بازگشت تدریجی موج دانش‌جویان ایرانی از خارج به ایران در دههٔ ۱۳۳۰ و در پس آن ورود اندیشه‌های هنری نوین به کشور، نخستین گروه از هنرمندان جوان و مطرح آن سال‌ها، از جمله پرویز تناولی، حسین زنده‌رودی، و سیا ارمجانی را خواهان برپایی مکانی برای ارائهٔ آثار هنرمندان ایرانی کرد. اگرچه دوسالانه‌های هنر ایران برای پنج دوره پیش از انقلاب صورت پذیرفتند، اما پس از مدتی تعطیل شدند[۱۱] و بعدها هنرمندان نوگرا به باشگاه‌های چون «باشگاه هنرمندان» رفت‌وآمد می‌کردند.[۱۲] در این دوره، رویکرد حکومت، پشتیبانی از هنر سنتی ایران و آثار دانش‌آموختگان دانشکدهٔ هنرهای زیبا بود، اما با ازدواج فرح دیبا با محمدرضاشاه پهلوی، جریانی در حکومت پدید آمد که پشتیبان نوگرایی و هنر روز جهان بود. تا اواسط دههٔ ۱۳۵۰، فعالیت‌های «دفتر مخصوص شهبانو [فرح پهلوی]» باعث گسترش ارتباط فرهنگی ایران با نهادهای بین‌المللی همچون یونسکو و شورای بین‌المللی موزه‌ها و خرید انبوه هنر معاصر از سوی دستگاه‌های دولتی شده بود.[۱۳]

Reference